جــ:)ـــــک




دختری که از ماه امد

بگذار اب ها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی

عایا میدانید چرا اسب کلوچه نمیخوره ؟

.

.

.

.

چون حیوونی انگشت نداره دندوناشو تمیز کنه :))

من برم سراغ اکتشافات بعدی

 

 

 

 

 

 

 

روی این بسته های خوراکی،جای اینکه بنویسن "از اینجا باز شود"

 

باید بنویسن "اگه تونستی از اینجا باز کن"! والاااااااااااااااااااااا !!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

روزی یک مرد آمریکایی به مرد ایرانی میگه

چرا زن های ایرانی با مرد ها دست نمیدهند؟

.

.

.

ایرانیه هم گفت : گوه خوریش به تو نیومده :|

داستانش طولانی بود حوصله نداشتم کوتاهش کردم :)))

 

 

 

 

 

 

 

 

پسری که پاستیل و لواشک و آلوچه توی داشبورد ماشینش باشه، پسر نیس که

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

مرد رویاااااااااهاست

:)

 

 

 

 

 

 

 

 

جی ال ایکس گوشی ساخته که راحت از جیب در میاد! نمیدونه ما شلوار کردی داریم توش تبلت میذاریم .... :))

 

 

 

 

 

 

 

 

تو دستشویی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه.

بعد از 10 ثانیه گفت: سلام چطوری؟

منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی!
...
گفت: چیکار می کنی؟

گفتم: آدم اینجا چیکار میکنه؟

دوباره گفت: می تونم الان بیام اونجا؟

عصبانی شدم گفتم: نه هنوز خودم کار دارم.

یهو دیدم داره میگه: من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیونه ای تو دسشویی داره جواب سوالای منو میده.

 

قیافه ی من =    :|


 

 

 

 

 

 

 

بچه رو به مادرش : مامان چرا بابا کچله ؟.
مادر : بخاطر اینکه بابات خیلی فکر میکنه!
بچه : پس چرا موهای تو اینقدر بلنده ؟

مادر : خفه شو !

10 دقیه بعد قیافه ی من بعد از گفتن اون حرف

 

 

 

 

 

 

 

داداشم تو توالت بود… یک هو یکی محکم زدم به در … گفت بله … ؟


گفتم اه تو اونجایی !؟!؟! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ این صدای منشی توالته ...


لطفا بعد از شنیدن بوق بفرمایین داخل

 

 

 

 

 

 

ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻭﻣﺪﻩ به زبون خودش ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻯ ﺩﺭﻳﺎﭼﻪ ﻯ ﺍﺭﻭﻣﻴﻪ یه متن ﻧﻮﺷﺘﻪ :
ﮔﻠﻴﻦ ﮔﺌﺪﺍﺥ ﺁﻏﻠﻴﻴﺎﺥ ، ﺍﻭﺭﻣﻮ ﮔﺆﻟﻮﻥ ﺩﻭﻟﺪﻭﺭﺍﺥ...

ﺯﻳﺮﺵ ﻳﺎﺭﻭ ﻛﺎﻣﻨﺖ پاسخ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ : ﺁﻯ ﺑﺮﻯ ﺑﺎﺥ ، ﺑﺮﻯ ﺑﺎخ !!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دختر داييم ٤ سالشه اومده ميگه :

باست نقاشي تشيدم !

من : عزیزم بده ببينم !

دختر داييم : منو دوس دالي ؟؟

من : معلومه جيگر !

دختر داييم : خيل خوب ! اين تويي،اينام منم ... اينم بچه هامونن !

:|

 

 

 

 

 

 

دو تا پسربچه ۴ و ۹ ساله تو فامیلمون داشتن دعوا میکردن
یعنی داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک میزد ؛ من رفتم پا در میونی کردم
و کوچیکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش میده میگه

به تو چه داداشمه ؟؟؟ صلاحمو میدونه داره تربیتم میکنه  !

 قیافه ی من =  :|

 

 

 

 

 

 

ﺩﺧﺘﺮﯼﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ: ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﻢﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ!
ﺩﻭﺳﺘﺶ:ﺍﺯﮐﺠﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ؟ ﺩﺧﺘﺮ:ﺁﺧﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ
ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﮔﻔﺖ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﻢﺍﻣﯿﺮ ﺑﻮﺩﻡ .....
ﺩﻭﺳﺘﺶ:ﺧﻮﺏﺍﻻﻥ ﻣﺸﮑﻞ ﭼﯿﻪ؟ ﺩﺧﺘﺮ:ﺧﻮﺏ
ﻻﻣﺼّﺐ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ،ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺍﻣﯿﺮ تمام مدت بامن بود

:|

 

 

 

 

 

 

زن :غذا خوردی؟
مرد :غذا خوردی.
زن :دارم از تو میپرسم....
مرد :دارم از تو میپرسم.
زن :ادای منو در میاری؟
مرد :ادای منو در میاری.
زن :بریم خرید؟
مرد :غذا خوردم

 

 

 

 

 

 

اصلا تا میام کتابمو بردارم، کتابم به حرف میاد میگه:
بیااااااااااع دوری کنیم ازهم...
بیااااااااااع تنها بشیم کم کم...
بیااااااااااع بامن تو بدتر شو..
بیااااااااااع از من تو رد شو...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 منبع:  وبسایت بمب خنده

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسبها:
نوشته شده در سه شنبه 4 شهريور 1393برچسب:,ساعت 17:37 توسط ملیکا |



      قالب ساز آنلاین